خبرش داره میپیچه و یکی یکی سر و کلشون پیدا میشه اولیش که فیزیوتراپه بود زنگ زده بودم هماهنگ کنم باهاشون بریم بیرون از اون " عزیزم " اولش معلوم بود خبردار شده سوار ماشین که شدیم شروع کرد چیز لیسی که " خوشگل ترین دخترای این محله و " توی خونه هم که میدیدم داره کرم میریزه رفته بودم رو مبل دور از دسترس همشون نشسته بودم میگفت " گوشت تلخ شدی قبلا رل داشتی الان مشکلت چیه پا نمیدی " دکتر هم کرم میریخت ولی به اون به نسبت علی بیشتر اعتماد داشتم یکم زدیم تو سر و
یه پولی از یه جایی که خیلی منتظرش بودم تو تایمی که خیلی بهش نیاز داشتم میاد به حسابم واسه قرون به قرونش برنامه ریزی کردم اونوقت دقیقا همین تایم باید ی بشه ازم و پول از حسابم برداشت بشه هرچقدرم ناچیز باشه و چقدر زورم گرفته
درباره این سایت