خبرش داره میپیچه و یکی یکی سر و کلشون پیدا میشه اولیش که فیزیوتراپه بود زنگ زده بودم هماهنگ کنم باهاشون بریم بیرون از اون " عزیزم " اولش معلوم بود خبردار شده سوار ماشین که شدیم شروع کرد چیز لیسی که " خوشگل ترین دخترای این محله و " توی خونه هم که میدیدم داره کرم میریزه رفته بودم رو مبل دور از دسترس همشون نشسته بودم میگفت " گوشت تلخ شدی قبلا رل داشتی الان مشکلت چیه پا نمیدی " دکتر هم کرم میریخت ولی به اون به نسبت علی بیشتر اعتماد داشتم یکم زدیم تو سر و
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت